صفحهی 86
در بخش مَثَلها که چند نمونه از لهجههای تاتی، ترکی و کردی» آوردهاند، متن ضربالمثلهای زبان ترکی و برگردان فارسی آنها، اشتباه است.
در حالی که جای مثلهای ترکمنی»، در کنار بقیهی ضربالمثلهای تاتی، ترکی و کُردی خالی است.
صفحهی 92،
از حضور اقوامعرب، ترک، مغول، تاتار و ازبک» با عنوان اقواممهاجم و مهاجر» به خراسان شمالی یاد کردهاند که موضوع مهاجم و یا مهاجر بودن، از همدیگر تفکیک نشده و جای اشکال است.
به نظر میرسد توضیح دربارهی یک دورهی تاریخی چند صد ساله، فقط در دو خط، جفا به مورخان و تاریخ نگارانی است که سالها عمر خود را برای دقت در حوزهی پژوهش صرف کردهاند.
زیرا با کوتاه نویسی به سبک تدوینکنندگان کتاب، خوانندهی متن دچار اشتباه میشود.
صفحهی 95،
در گزارشی، با عنوانخراسان شمالی قبل از انقلاب اسلامی»، تنها به شهرستانهای بجنورد و شیروان» پرداخته شده است.
دربارهی موضوع مهمی هم چون حوادث و اتفاقات سال 1357، لازم بود توضیح بیشتری در اینباره نوشته میشد و شرحی کوتاه دربارهی دیگر مناطق استان از جمله اسفراین» هم میآمد.
در بین افراد تاثیرگذار در رویدادهای آن روزها، عنوان فامیلی یکی از شهروندان بجنوردی هم اشتباه آمده است.
در حالی که میدانیم، آغاز حرکت پاییز 57، منحصر به چند نفر نبود و با مشارکت عموم طبقات اجتماعی در بجنورد شکل گرفت.
صفحهی 96،
دو تصویر با عنوانتصاویری از فعالیتها و راهپیماییهای قبل از انقلاب اسلامی در استان» چاپ شده است.
در حالی که این دو عکس، مربوط به روزهای پس از 21 بهمن 1357است.
به خصوص عکس دوم و در ارتباط با حضور پرسنل پایگاه هوایی شهرآباد در بجنورد که ظاهراً پس از 19بهمن 57است.
صفحهی 116،
معرفیشکرپنیر»به جای آبنبات بجنورد.
جای تاسف و سوال است چرا تدوین کنندگان و گردآورندگان این بخش از کتاب جغرافی، واژهی شکرپنیر» را به جای آبنبات بجنوردی»گرفتهاند؟
در حالی که آبنبات، کلمهای است برای نوعی خوراکی، با سابقهای بیش از یک سده در این شهر و تقریباً هیچ ارتباطی هم با شکرپنیر ندارد.
به این دلیل که، مواد تشکیل دهندهی آبنبات و شکرپنیر، متفاوت از همدیگر هستند.
تصور میرود شاید زمان آن فرا رسیده باشد، هنگام نوشتن دربارهی فولکلور و یا آیین و سنتهای اهالی خراسان شمالی، با پرهیز از یکسونگری، ذهن خود را از بند دیدگاههای خاص برهانیم و با نگاهی متوازن و همه جانبه، در تهیهی متن برای چاپ در کتابهای درسی بکوشیم.
مگر آن که باور چندانی به واژههایی همچونگنجینهی فرهنگها، رنگین کمان اقوام و دیار معرفتها» نداشته باشیم.
زیرا، فولکلور و ادبیات شفاهی ساکنان اولیهی این سرزمین، امانتی به یادگار مانده نزد ما است که باید بی هیچ قضاوتی، آن را به دست آیندگان بسپاریم.
جای ,صفحهی ,حالی ,دربارهی ,هم ,بجنورد ,حالی که ,ترکی و ,است در ,و یا ,و با
درباره این سایت